امام جمعه ای از اولینهای تبریز
به گزارش تبریزگویا، وعده شهادت در راه خدمت به مردم ، رزقی ابدی و هدیه ای ثمین و دست نیافتنی بود که گویی از سوی امام رضا ( ع) نصیبشان شده بود.
این نعمت هرچند گوارای روح و جانشان شد و در پروازی اردیبهشتی مزد خدمت و محبت به مردم را گرفتند اما برای بازماندگان حسرتی و دریغی فراوان ماند با واگویه هایی از فراق با مردمی وفادار و مهربان که حتی اگر دغدغه ای هم داشتند، آمدند و کاروان در مه و باران به سفر رفته را با جلال و شکوه بدرقه کردند.
همه ایران در اندوه نشست اما در آذربایجان و تبریز، اندوهی دیگر و افسوسی بزرگتر نصیب مردم شد . استاندار تازه به مسند نشسته ، مالک رحمتی که نیامده در تکاپوی گره گشایی و دویدن و پر از انرژی برای کار بود ، همراه این کاروان، رحمت و نعمتش از سر تبریز کم شد و دریغ که این پرواز بهشتی یک خسران بزرگ و جبران نشده دیگر داشت. آیت الله آل هاشم، امام جمعه محبوب تبریز، پدری که هویت و اعتبار تبریز بود همسفر بهشتیان شد .
از اولین های روزگار و از اولین های تبریز بود. اولین بانی میزهای خدمت در کشور بود و اولین میز خدمت به مدد فکر و ابتکار و خیرخواهی او در تبریز دایر شد و بعد صدایش به همه ایران رسید .
نویسنده و فعال فرهنگی با بیان ویژگی های شخصیتی امام جمعه شهید تبریز گفت: نخستین امام جمعه ای بود که از همان اولین روز نرده و حصار و جایگاه های مخصوص بین مقامات و مردم و مسئولین را برچید و اعلام کرد در نماز جمعه فقط یک در داریم و آن در نمازگزاران است و از در خاصی که برای ورود و خروج مسولین بود نمی آمد.
یلدا رنجبر خراسانی اظهار کرد: اولین امام جمعه ای بود که فیلم های خوب و ارزشمند سینماهای شهر را رصد می کرد و پای منبرش مردم را تشویق به دیدن این فیلم ها می کرد و خودش همراه مردم به سینما می رفت.
وی افزود: آیت الله آل هاشم نخستین امام جماعتی بود که با مردم نوازی و محبت برای تماشای فوتبال تراکتور به استادیوم می رفت تا مردم و هواداران را از افتادن در دام رفتارهای افراطی و تعصب های بی جا و سیاست زدگی ها و زیاده روی های رایج دور کند.
رنجبر ادامه داد: مشی او مردمی و سیره اش پیامبر گونه بود . از اولین های امام جماعت بود که کرامت انسان را به جنسیت و ظاهر معنا نمی کرد و در سخنرانی پیش از خطبه با همه مخالفت ها و هیاهو های افراطی از نماینده خانم استان دعوت کرد تا سخنرانی کند و نگذاشت شان و حرمتش را به خاطر زن بودن تخریب کنند.
وی اظهار کرد: از اولین های امام جماعت بود که در خانه نمی نشست تا مردم به سراغش بیایند و خودش به سراغ مردم می رفت از دالان های تو در توی بازار تا خیابان های تازه و کهنه تا محروم ترین محله ها می رفت و با اهالی شهر و به خصوص دست فروشان سلام و محبت داشت و پیگیر حال و وضعیت کارشان بود .
رنجبر گفت: امام جمعه محبوب تبریز به نانوایی می رفت و گاه با اتوبوس و تاکسی و مترو به میان مردم می رفت و با رویی گشاده و صمیمی در خیر و شر مردم شرکت می کرد.
وی یاداوری کرد: از وقتی تبریز آمده بود تبریز با همه سلیقه ها و فکرها و عقیده ها یکرنگ شده بود و آشتی دادن بین مردم اولین دغدغه زندگی اش شده بود.
رنجبر گفت: در زمانه ای که دین گریزی و عمامه پرانی و مکاتب و ایدلوژی های خدا ناباوری دلخوشی و نماد روشنفکری عده ای شده بود، همین دین گریز و دین ستیزان وقتی ناگزیز او را می دیدند به عمامه بوسی اش می رفتند .
وی اظهار کرد: سیدی با لباس پیامبر که فقط لباس پیامبر بر تن نداشت، او شبیه ترین روحانی به سیره پر مهر پیامبر بود که با مردم با خلوص و تعادل حرف می زد و اگر دین گریزان شیفته او بودند به خاطر این بود که رفتار و زندگی روزمره اش را دیده بودند و نقصی و اختلافی در حرف و عملش نبود.
رنجبر بیان کرد: تا بود و به هر کجا قدم گذاشته بود از قلب ها دلربایی کرده بود. از سالهای جنگ و جبهه تا سالهایی که سایه مهرش در ارتش بود ناشر بی منت محبت به مردم بود. تنها یک پدر معنوی و با تقوا می تواند برای همه مردم شهر از هر طیف و سلیقه و جریانی و هر فکر و نقدی که دارند سایه سر باشد.
وی ادامه داد: در میان تمام این اولین ها، سرآمدترین اولین های روزگار در روش و مشی مردمی بود. جذب توده مردم به دین و ایجاد علاقه به ارزش های اسلامی، با بحث های فقهی و تخصصی و گفتن احکام و وضع قوانین پیچیده مشی او نبود بلکه رفتار واقعی و عینی ، زندگی اش بود چیزی که مردم در بیرون با او ارتباط بر قرار می کردند و او را پذیرفته بودند.
دریغ از چنین بهار و چنین تقویمی که رقم خورد و امام جماعتی که از اولین های شگفت انگیز تبریز و ایران بود به آسمانها پیوست.