مدیران ناکارآمد همیشه مدیر به رنگ جریانها!
به گزارش تبریزگویا، انتخابات ریاست جمهوری، با همه حواشی و کنشهای مخصوص به خود، بالاخره به پایان رسید و ایران اسلامی، رئیس جمهور آینده خود را با رای مردم شناخت، انتخاباتی که بعد از ۵۰ روز، قرار است تکلیف دولت، وزارتخانهها، سازمانها، مدیریتهای کشوری و استانی را روشن و دولت جدید را در مسیری جدید به سمت تحقق اهداف توسعه، پیشرفت و بهبود وضعیت زندگی و معیشت مردم هدایت کند.
با اعتقاد به این که، رئیس دولت جدید در چینش و انتخاب وزراء، معاونان، مدیران کل و روسای دستگاههای زیرمجموعه خود در سراسر کشور آزاد و مختار است؛ با این حال، آن بخش از بدنه مدیریتی کشور و مدیران بسیاری که با روی کار آمدن دولتها و روسای جمهور و رنگ عوض کردنهای سیاسی، خود را به جریانهای اصولگرایی یا اصلاحطلبی نزدیک و سنجاق میکنند تا بلکه چند صباحی بیشتر در مسند قدرت و مدیریتهای ارشد استان باقی بمانند، دردناکترین و نگرانکنندهترین بخش چینش مدیریتهای شهری و استانی به شمار میرود.
این دسته از مدیران که اتفاقا در ردیف مدیران ناکارآمد، منفعل و کم انگیزه در عرصه خدمتگزاری و تحولآفرینی قرار دارند، تقریبا در اغلب دولتها، متصدی مسوولیتهای دولتی نیز میشوند، بی آن که تغییرات پی در پی جایگاههای دولتی آنان نیز، تاثیر مثبتی در امر توسعه و تحول در حوزه های ماموریتی خود داشته باشند.
مدیران همیشه مدیر!
دوران درخشان مدیریت ۱۰۰ روزه استاندار فقید، شهید مالک رحمتی در راس استانداری آذربایجانشرقی، به عینه، شان، توان و کارآمدی این دسته از مدیرانی را که صرفا جایگاههای حساس مدیریتی استان و تبریز را اشغال کردهاند و خود، اصلیترین عامل رکود و انسداد مسیر خدمت و پیشرفت هستند را نشان داد.
اینک و در روزهایی که قوه مجریه ایران اسلامی، رئیس خود را شناخته و کشور در تمام بخشها و حوزههای اقتصادی، تولیدی، سیاسی، اداری، اجرائی، فرهنگی و همه عرصههای خدمترسانی، نیازمند تحولی چشمگیر و جهشی است، انتظار از رئیس جمهور جدید، ابتدا، تعیین استانداری توانمند، جوان، جهادی و کارآمد برای آذربایجانشرقی و در درجه بعدی، ایجاد تغییرات مدیریتی، با استفاده از نیروها و مدیران جوان و باانگیزه است.
تبریز و آذربایجان، حالا نیازمند ورود و بهره گیری از مدیران و نیروهای جوان و بانگیزه ای در بدنه اجرایی و مدیریتی استان است که به دور از انفعال و تنبلی، در مسیر پیشرفت و رفع گره های توسعه محور قرار گیرد و این مهم، جز با حذف مدیران ناکارآمد، سیاسی کار و سیاست زده و ناکارآمد، امکان پذیر نخواهد بود.