اجازه دهید دولت راسا استاندار آذربایجانشرقی را انتخاب کند!
به گزارش تبریزگویا، تجربه تعامل و لابی بازیگران ادوار دولت و مجلس در معرفی گزینههای استانداری و تأثیر عمدتاً سوء رایزنی، کنشها و فشارهای بعضاً دخالت گونه برخی نمایندگان و ادوار مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی، عمدتاً منتج به نتایجی تلخ در انتصاب مدیرانی ضعیف و ناکارآمد در استان شده و این دست از تعاملات سیاسی، جز در موارد استثنا، دستاورد مطلوب و ماندگاری از منظر موفقیتهای مدیریتی و تحولات و پیشرفتهای زیربنایی برای استان نداشته است.
این روزها و با آغاز روند تدریجی استقرار وزرا در وزارتخانهها دولت چهاردهم، بازیگران متعدد و متنوع، اعم از نمایندگان مجلس، جریانهای سیاسی، فعالان انتخاباتی و حتی محافل پشت پرده سیاسی، به دنبال گزینه تراشی برای مدیریتهای ارشد استانی، از استاندار گرفته تا مدیران کل هستند که در این میان، مجمع نمایندگان استان نیز باتکیهبر جایگاه حقوقی و نظارتی خود، در تعبیر و تحلیلی عرفی شده، تلاشهای خود برای انتخاب و معرفی گزینههای موردنظر خود برای استانداری آذربایجان شرقی را آغاز کرده است.
هرچند این رایزنیها تحت نام “نظر مشورتی و پیشنهادی” مجمع در حال پیگیری است؛ بااینحال، چه کسی است که نداند نتیجه چنین پیشنهاداتی در ادوار مجالس و دولتها، به جهت نگاههای “سهم برانه” برخی نمایندگان، دستکم برای آذربایجان شرقی و مدیریت ارشد آن، دورنمای خوش و روشنی نداشته است.
در این میان، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حقوقی، مدیریتی و سیاسی، بر این عقیدهاند که وظیفه نمایندگان نه معرفی مدیران برای دولتها؛ بلکه سیاستگذاری، نظارت و زمینهسازی برای پیشبرد هرچه بهتر سیاستها و برنامههای دولت و مجلس در روند توسعه و پیشرفت همهجانبه استانها و کشور است و اساساً نمایندگان، نباید در چینش مدیران ارشد دولتی، دخالتی داشته باشند.
این تحلیل البته ناظر بر نتایج و دستاوردهای تلخی نیز هست، آنجا که هرگاه خود دولتها و رؤسای جمهور، راسا دست به انتخاب مدیران خود زدهاند، محصول این استقلال رای، انتخاب مدیرانی موفق و کارآمد بوده است، نمونه چنین انتصاباتی، معرفی و انتصاب استاندار فقید آذربایجان شرقی، شهید مالک رحمتی بود که به دلیل نقش محوری و مستقیم شهید رئیسی و وزیر کشور سابق در انتخاب آن شهید، نتایج و دستاوردهای مثبت و ماندگاری نیز از قبل این انتخاب نصیب استان شد و مقبولیت آن مدیر فقید نزد افکار عمومی را افزایش داد.
چنین به نظر میرسد، باتوجهبه اشرافیت و شناخت کامل و صددرصدی مسعود پزشکیان به مشکلات، چالشها و خلأ های مدیریتی آذربایجان شرقی و همچنین، سیاستها و راهبردهای کلان وی در ترسیم نقشه راه جدید توسعه استان، پسندیدهتر آن خواهد بود که این بار نیز، استاندار آینده آذربایجان شرقی، بدون توجه به نظر و پیشنهادات ارائه شده مجمع نمایندگان استان و دیگر محافل قدرت و سیاست، مستقیماً توسط خود رئیسجمهور و وزیر کشور و البته از بین نخبگان، مدیران کارآمد و توانمند انتخاب گردد تا نه وزنکشی و یارکشیهای سیاسی میان نمایندگان مجلس و دولت شکل بگیرد و نه شاهد انتخاب گزینه ای بهدور از شاخصها و معیارهای دولت برای مدیریت ارشد استان باشیم!