انتخاب استاندار آذربایجانشرقی و “هفت خوان” پر پیچ و خم آن
به گزارش تبریزگویا، بدون تردید، این روزها باید، بزرگترین و اصلیترین مطالبه نخبگان، افکار عمومی و تمام بازیگران سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی پایگاه رای مسعود پزشکیان در آذربایجان شرقی را، انتخاب و معرفی استاندار جدید آذربایجان شرقی در روزها و هفتههای پیشرو از سوی دولت و وزیر کشور دانست.
فارغ از انتخاب و معرفی چهره نهایی و قطعی برای کلیدداری مدیریت ارشد استان و همچنین، بدون ورود بهپیش نیازها و شاخصهای دخیل در انتخاب استاندار جدید آذربایجان شرقی و این که فرد منتخب، با شاخصهای سیاسی یا اقتصادی و چهبسا، لحاظ هر دو این شاخصها به شمسالعماره تبریز راه خواهد یافت یا نه تلاش، نقش و تأثیر لابیگران داخل استانی و خود دولت در نشاندن “همای سعادت” بر شانه کسی که قرار است ردای مدیریت ارشد را بر تن کند، از اهمیت بالاتری برخوردار است.این روزها و بهموازات اوجگیری مباحث و حساسیتهای مربوط به انتخاب استاندار آذربایجان شرقی و با رصد تحرکات، کنشها و لابیهای طیفها و جریانهای مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی گروههای نخبگانی استان، دستکم میتوان به این نتیجه رسید که هفت گروه یا جریان مختلف و بعضاً متضاد، در صدر لابیگران انتخاب استاندار قرار گرفتهاند، گروهها و طیفهایی که میتوان از آنها به “هفت خوانی” یادکرد که گزینه نهایی استانداری، میبایست بهنوعی در رقابت با گزینههای منتسب به آنها، کلید کاخ استانداری را تصاحب کند.
جدای از مجمع نمایندگان استان که به گفته رئیس این مجمع، فعلاً در گام نخست، ۱۴ گزینه را بر اساس امتیازات و آراء اعضاء خود، در قالب فهرستی تقریباً نهایی شده، آماده تحویل به وزارت کشور کرده است، طیفها و جریانهای دیگر داخل استانی، اعم از روسا و فعالان ستاد انتخاباتی رقیب پزشکیان در آذربایجان شرقی با محوریت اصولگرایان سنتی و برخی از نمایندگان همفکر، به دنبال رساندن حداقل یکی از گزینههای موردنظر خود به جمع گزینههای نهایی هستند.
از سوی دیگر، فشار و تلاش نمایندگان اصلاحطلب مجمع نمایندگان استان که اتفاقاً دست برتر از نظر تعداد اعضاء را در این مجمع دارند، در یک هماهنگی طیفی و حزبی با اصلاحطلبان سنتی و بعضاً رادیکال مرکزنشین و چهرههای نزدیک به ستاد انتخاباتی پزشکیان، به دنبال رساندن یکی از چند گزینه پیشنهادی خود به کرسی استانداری هستند.
علاوه بر این دو جریان، نباید و نمیتوان از کنار نقش و لابی شخص رئیس مجمع نمایندگان استان در مجاب کردن دولت برای صدور حکم استانداری برای یکی از دو چهره شاخص خود در این فهرست که هر دو دارای سوابق مدیریتی کلیدی در سطح کلان استان و کشور دارند بهسادگی عبور کرد، تلاشهایی که اتفاقاً، در تقابل با برخی گزینههای نزدیک به جریان اصلاحطلبی نیز قرار گرفته است.
این تحرکات در سطح حزبی و سیاسی در حالی ادامه دارد که در خوانی دیگر، نباید از لابی و رایزنیهای معاون پارلمانی رئیسجمهور و گزینههای پیشنهادی وی، هم به مجمع نمایندگان و هم به شخص پزشکیان نیز غافل شد، رایزنیهایی که چهبسا نام گزینه نزدیک به معاون پارلمانی رئیسجمهور را از هفتخوان انتخاب استاندار جدید آذربایجان شرقی بیرون بیاورد.
در این میان، عموم مردم و افکار عمومی آذربایجان شرقی نیز، از جایگاه مطالبهگری عمومی و حتی سیاسی، انتظار دارند استاندار جدید آذربایجان شرقی، منتسب به هر طیف و جریان سیاسی که باشد، مدیری توانمند، در خدمت مردم، مصمم به ایجاد تحول و تغییرات محسوس به نفع مردم بوده و بتواند، روند اعتمادسازی میان ملت و حاکمیت را همچون استاندار فقید، شهید رحمتی تداوم بخشد، این دسته از مردم، کار و تلاش شبانهروزی در راستای حل مشکلات، رونق تولید، رفاه عمومی، توزیع عادلانه خدمات و امکانات، مبارزه با فساد و رانت و ویژه خواری، در میدان بودن، ارتباط با مردم، کمک به اشتغال، بهبود وضعیت معیشت مردم و بازگشت آذربایجان به شأنیت و جایگاه تاریخی و واقعی خود را اصلیترین مطالبات خود از استاندار جدید عنوان میکنند.
فعالان اقتصادی، تجاری، صنعتی و بازرگانی استان، با محوریت بزرگان اتاق ایران و تبریز نیز، نقشی ویژه و غیر قابل انکار در لابیگری های انتخاب استاندار آینده ایفا میکنند، افرادی که اتفاقاً، در جریان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اخیر، سهم غیر قابل انکاری در بهقدرترسیدن مسعود پزشکیان، یار و همراه دیرین خود داشته و پیشازاین نیز با رساندن یکی از همفکران خود به صندلی معاونت پارلمانی، سهم بری بدون مسالمتآمیزی از دولت داشتهاند.
در چنین فضای متشتت و شلوغی از منظر سهمخواهی، لابیگری، رایزنیهای سیاسی و نقشآفرینی های حزبی در روند انتخاب استاندار جدید آذربایجان شرقی، البته نباید از تصمیم و انتخاب مستقیم شخص مسعود پزشکیان نیز غافل شد، اتفاقی که نه رخداد آن بعید و ناممکن است و نه، تجربه ادوار قبلی دولتها چنین “رکب سیاسی” روسای جمهور به همه بازیگران پروسه انتخاب استاندار را نفی میکند.
در داستان پرچالش انتخاب استاندار جدید آذربایجان شرقی، هرچه باشد، با تعدد گزینهها، بازیگران، لابیگران، سهم خواهان و حتی مجاهدانی روبه رو هستیم که هر یک بهنوعی به دنبال سندزدن استاندار و استانداری به نام خود و جریان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متبوع خود هستند، درست از همین روست که هم با تکثر و تعدد اسامی و گزینهها روبه رو هستیم، هم برخلاف شعار دولت، عنصر “وفاق” محقق نمیشود، هم منافع و مصالح مردمی و کلی آذربایجان شرقی در حال قربانی شدن زیر پای منفعتطلبی های طیفی و شخصی است و هم امکان معرفی گزینهای جامعالاطراف، مقبول و وحدت ساز در میان بازیگران این داستان به حداقل رسیده است؛ تنها امیدواریم، نتیجه و خروجی این تلاشها و لابیگری های چندبعدی و بعضاً متناقض، استانداری نباشد که به جهت وامداری یا نزدیکی به یک فرد، جریان یا تشکل خاص، مطالبات مردمی و مأموریت های اصلی خود را زیرپای همین وامداری و وابستگی طیفی و شخصی به جریانها و آدمها، قربانی کند.