دلایل دیر فهمیدن و دیر یادگرفتن
به گزارش تبریزگویا، با توجه به شرایط فعلی جهان مجبور هستیم که بیشتر در خانه بمانیم و کارهای روزمره خود را بخصوص بحث یادگیری را تغییر دهیم. احتمالاً شما هم سعی کردهاید مهارت جدیدی را بیاموزید یا موضوع جدیدی یاد بگیرید. اگر فکر میکنید چیزی را خوب یاد نمیگیرید یا خیلی طول میکشد تا مهارت و دانش جدیدی را کسب و حفظ کنید، ممکن است تصور کنید که یادگیرنده کندی هستید اما یادگیری کند بیشتر با طرز فکر و نگرش ما نسبت به موضوع جدید ارتباط دارد. حال در این قسمت دلایلی که چرا ممکن است یادگیرنده کندی باشید و در مورد آن چه باید بکنید، توضیح خواهیم داد.
– عدم تمرکز ، یادگیری را کند می کند
تمرکز کلید یادگیری است. اگر به آنچه میخواهید یاد بگیرید توجه کامل ندارید، یادگیری دشوارتر و کندتر خواهد شد. بنابراین، گرچه ممکن است تصورتان این باشد که یک یادگیرنده کند هستید اما به احتمال زیاد فقط حواس پرت میباشید.
با بهبود تمرکز خود، از این که چقدر سریعتر میتوانید دانش و مهارتهای جدید را بیاموزید، شگفتزده خواهید شد. چگونه میتوانید تمرکز خود را بهبود ببخشید؟ در ادامه چند مورد به منظور کمک به یادگیری و تمرکز بیشتر و بهتر آورده شده است.
تمرکز در محیطی آرام و بدون حواس پرتی راحت تر است
آیا تا به حال سعی کردهاید مقالهای را در مکانی پر سر و صدا بخوانید؟ یا این که سعی کردهاید هر چند دقیقه یکبار و بعد از ارسال پیام کوتاه، کتاب بخوانید؟ خب مسلما تمرکز در چنین شرایطی تقریباً غیرممکن است. بنابراین، اولین و سادهترین استراتژی برای بهبود تمرکز ، خلاص شدن از شر مزاحمتهای محیط است. برای یادگیری بهتر خود، یک محیط ساکت و آرام انتخاب کنید.
متمرکز ماندن آسان تر از تمرکز مجدد است
همانطور که انجام همزمان چند کار ممکن نخواهد بود، مغز ما نیز نمیتواند همزمان دو فعالیت شناختی را انجام دهد. ممکن است فکر کنید مشغول انجام چند کار بطور همزمان هستید اما در حقیقت شما کارهای خود را تغییر میدهید و بین آنها در تبادل هستید.
برخی از افراد در تغییر کار از دیگران بهتر هستند، اما به طور کلی، تغییر مداوم کار ناکارآمد است و باعث میشود تمرکز خود را از دست بدهید. چند دقیقه طول میکشد تا ذهن دوباره تمرکز کند، به ویژه اینکه دوباره روی چیزهایی که انرژی ذهنی زیادی میطلبند مانند یادگیری تمرکز کند. بنابراین بهتر است در وهله اول از هر نوع تغییر در کار (یا حتی سرگردانی ذهنی) خودداری کنید.
یک راه خوب برای این کار آن است که زمان یادگیری را برای خود در نظر بگیرید و مطمئن شوید که هیچ کار دیگری را در این میان انجام نمیدهید. هنگامی که برای کاری زمان تعیین میکنید، ذهن شما آزاد است و تمام اعلانهای “ذهنی” را خاموش میکند (باید آن ایمیل را بفرستید، فردا باید برای آن جلسه آماده شوید و غیره). بنابراین به شما اجازه میدهد روی وظیفه مورد نظرتمرکز کنید.
وقتی بدن و ذهن آرام و سالم باشند، تمرکز راحتتر خواهد بود
تغذیه نامناسب، کم آبی بدن، کم خوابی و عادات ناسالم بر توانایی تمرکز تأثیر میگذارند. افراد تمایل دارند که محدودهای برای تواناییهای یادگیری خود در یک روز مشخص و بسته به قدرت استدلال یا حافظه در نظر بگیرند اما فیزیولوژی نیز در یادگیری و درونی سازی دانش و مهارتهای جدید نقش اساسی دارد.
اگر میخواهید مغز شما متمرکز باشد و در یادگیری شرایط بهتری داشته باشد، باید بدنتان نیز در شرایط عالی باشد. با خواب خوب، رژیم غذایی بهتر و هیدراتاسیون، مغز با تمرکز بیشتر و یادگیری موثرتر به شما پاداش میدهد.
– ذهنیت و باور ها تأثیر زیادی در یادگیری دارند
در کتاب ذهنیت جدید روانشناسی موفقیت، کارول دوک روانشناس مشهور جهان تأثیر نگرش انسان را در رشد او توضیح میدهد. افرادی با ذهنیت ثابت اعتقاد به این دارند که انسان با ویژگیهایی متولد میشود که نمیتوان آنها را تغییر داد. این افراد به نوبه خود یک بلوک ذهنی در مغز ایجاد میکنند که مانع پیشرفت آنها میشود.
اما افرادی که ذهنیت رشد دارند، اعتقاد به این دارند که میتوان از طریق اشتیاق و پشتکار تواناییهای خود را رشد و ارتقا بخشید. آنها انگیزه دارند تا تواناییهای خود را گسترش دهند و برای بهبود بیشتر تلاش کنند و این در مورد یادگیری نیز صدق میکند.
۳- انتظارات غیرواقعی از خود باعث میشود باور کنید که یادگیرنده کندی هستید
هر زمان که بخواهید مهارت جدیدی را انتخاب کنید یا موضوع جدیدی را یاد بگیرید، فرض کنید روند یادگیری بدون مشکل پیش خواهد رفت اما واقعیت این است که یادگیری گاهی ناامیدکننده، استرس زا و کند است.
عموما ما این واقعیت را فراموش میکنیم زیراغالباً وارد حوزههای جدیدی میشویم که درباره آنها چیزی نمیدانیم. شما احتمالاً از قبل در کار خود و کارهای مختلفی که مدتی انجام دادهاید مهارت دارید بنابراین، احتمالاً فراموش کردهاید که گذراندن فرآیند یادگیری از ابتدا چه حسی دارد و اینکه واقعاً چقدر زمان و انرژی لازم است.
مشکل بزرگتر زمانی پیش میآید که ما انتظارات غیرواقعی از سرعت یادگیری خود داریم و به همین دلیل خودمان را سرزنش میکنیم بنابراین فکر میکنیم که یادگیرنده کندی هستیم، استعدادی نداریم و یا اینکه آنقدر باهوش نیستیم بنابراین، همانطور که باید از ذهنیت خود آگاهی داشته باشیم، باید انتظارات خود را نیز کنترل کنیم و اطمینان حاصل کنیم که با افراد متخصص (معلمان، دانشجویان پیشرفته و غیره) صحبت کنیم تا دیدگاه واقع بینانهتری نسبت به زمان و انرژی داشته باشیم.
همچنین توجه به این نکته مهم است که یادگیری یک فرآیند طولانی مدت است. بعضی از افراد مراحل اولیه را سریع تر طی میکنند اما به مرور سرعت شان کم میشود.
برای برخی دیگر، این قضیه برعکس است. آنها در مراحل ابتدایی به آرامی یاد میگیرند، اما در مراحل متوسط و پیشرفته سریعتر میآموزند. نکته این است که شروع سریع یا کند پیش بینی خوبی برای تواناییهای شما به عنوان یک یادگیرنده نیست.
-داشتن مهارت قبلی، بر سرعت یادگیری تأثیر میگذارد
فکر میکنید چه کسی اسکی روی برف را سریع تر یاد میگیرد؟ شخصی که در حال حاضر موج سوار و اسکی باز خوبی است یا کسی که هرگز ورزشهای تختهای را تجربه نکرده است ؟ یادگیری قبلی بر سرعت یادگیری چیز جدید تأثیر میگذارد. شخصی که در حال حاضر موج سوار و اسکی باز خوبی است، استعداد انجام ورزشهای تختهای چون اسکی روی برف را دارد و همین باعث میشود مهارت جدید را سریعتر بیاموزد.
ذهن انسان به روشی ساده، به عنوان داربست عمل میکند بدان صورت که همه آنچه که در حال حاضر ساخته است به عنوان پایهای برای ساختن در مراحل بالا عمل میکند. اینجاست که مقایسه خود با دیگران میتواند گمراه کننده باشد زیرا ما از سابقه آنها و آنچه در گذشته آموختهاند، هیچ چیز نمیدانیم.
گاهی اوقات وقتی خود را با همکلاسیها و همکارانتان مقایسه میکنید، ممکن است فکر کنید که یادگیرنده کندی هستید، اما شاید آنها از قبل دانش و مهارت داشته باشند که این امکان را فراهم میکند تا بسیار سریعتر یادگیری جدید را شروع کنند. برای تبدیل شدن به یک یادگیرنده سریع استراتژی این است که هرگز یادگیری را متوقف نکنید.
چند نکته مهم
در بیشتر موارد، افراد ذاتاً یادگیرنده سریع یا کندی نیستند. این مسئله مربوط به توانایی آنها برای یادگیری نیست بلکه مرتبط با نحوه استفاده از آن به طور کارآمد و موثر است.
به این فکر کنید که میخواهید یک تایر یا لاستیک را از نقطه A به نقطه B منتقل کنید، حال شما به جای چرخاندن، آن را به پهلو گذاشته و هول میدهید. در حقیقت شما چرخ را به حرکت در میآورید و آن را به جایی که میخواهید منتقل میکنید، اما این بهترین راه نیست زیرا شما برای رساندن آن از نقطه A به نقطه B زمان و تلاش بیشتری را صرف کردهاید.
سرعت حرکت چرخ شما مربوط به نحوه استفاده از آن است و ارتباط کمی با خود چرخ دارد. مغز شما نیز همین طور است. ممکن است فکر کنید که یادگیرنده کندی هستید اما به احتمال زیاد، فقط باید یاد بگیرید که چگونه از مغزتان به طور موثرتری استفاده کنید.