بال های افتخار در آسمان اقتدار
تبریزگویا؛ سعید رنجبر پرنیاء- حدود دو سال و نیم پیش بود که بعد از دستور صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر از سرگیری برگزاری کنگره های شهدا، اولین زمزمههای برگزاری دومین کنگره ملی ۱۰ هزار شهید استان آذربایجان شرقی شنیده شد و این روزها حال هوای شهر و دیارمان عطر آگین به نام و یاد شهداست.
شمارش معکوس تا زمان برگزاری کنگره ملی ۱۰ هزار شهید استان آذربایجان شرقی شروع شده است، میزبانی ستارههای درخشانی که چراغ راه روزهای تاریکمان هستند نُقل محافل و مجالس شده است. قرار است به بزمی عاشقانه دعوت شویم… یک مهمانی به میزبانی سرو قامتانی که ایستاده رفتند تا ما بمانیم. تا اسلام بماند. تا جمهوری اسلامی ایران بماند.
از زمانی که زمزمههای برگزاری کنگره ملی شهدا در دیار آذربایجان پیچید، عشق به شهدا و زنده نگه داشتن آرمانشان، خیلیها را پای کار آورد. شاعران و نویسندگان واژهها را به صف کردند تا از شهدا بنویسند. هنرمندان آثارشان را بیش از پیش به رنگ و بوی شهدایی مزین کردند. نام شهدا بیشتر بر تابلوی کوچه و خیابانهای شهرمان حک شد تا در پیچ و خم و هیاهوی زمان راه را گم نکنیم.
این روزها چهره تک تک غیور مردان و حماسه آفرینان و مردانی از تبار عشق و ایثار بیشتر در ذهنمان مرور میشود و با نگاه به چهره مادرانی که سالهاست با دلتنگی هجران فرزند دلبندشان روز را به شب میرسانند و دختران و پسرانی که زیر سایه نام بابا قد کشیدند، اما آغوش گرم پدر را به یاد ندارند، بغضمان میترکد. اما به خود میبالیم که اینجا سرزمین سرداران بی ادعاست.
اینجا زادگاه «ابوعلی» شهید «سید رضا مراثی» است که حضور خود در سوریه و حلب را محکی برای آزمایش ولایتمداری خود میدانست و اعتقاد داشت که درمان همه دردهای جامعه و مشکلات کشور، حرکت در محور ولایت است.
اینجا سرزمین «ابویاسر» شهید «وحید نومی گلزار» است که قصه ولایتمداریش تا ابد بر تارک تاریخ میدرخشد.
اینجا خاستگاه شهید « محرم علیپور» است که پشت بیسیم اذان گفت تا نمازصبح رزمندگان قضا نشود و یک آرزوی عجیب داشت؛ همیشه به همسرش میگفت: «دوست دارم روزی بچهام، اولین قدمهایش را روی سنگ قبرم بگذارد.»
اینجا شهر و دیار شهید «حامدجوانی» است که از شهادتش آگاه بود و تدارک همه چیز را دیده بود و برات شهادتش را از روضه حضرت زهرا(س) گرفته بود.
اینجا دیار شهید «صادق عدالت اکبری» است که در وصیتنامه اش نوشته است: «سلام مرا به رهبرم امام خامنه ای برسانید وبه ایشان بگویید از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در راه دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم.»
اینجا دیار شهید «عباس عبداللهی» است که هرجا حضور داشت، خنده و شوخی جزء لاینفک آن جمع بود و از هر راهی که میتوانست برای جذب جوانان استفاده میکرد.
اینجا شهر و دیار شهید «محمودرضا بیضایی» است که در نحوه مدیریت جنگ ابتکارات ویژهای بروز داد که در آن روزهای حساس غربت و محرومیت، توانست با به کارگیری از کمترین امکانات، بهترین بهره برداری را در پیروزی های محور مقاومت داشته باشد.
اینجا زادگاه شهید «محمدرضا فخیمی» است که شهادت را به پزشکی ترجیح داد؛ و اینجا زادگاه هزاران شهیدی که زندگینامه و سیره هر کدامشان کتابی قطور خواهد شد و ذکر نام و یاد همه شان در این مجال نمیگنجد.
- بهمناسبت برگزاری کنگره ده هزار شهید آذربایجانشرقی