نابسامانی و رهاشدگی این روزهای مدیریت شهری تبریز این ابهام را در ذهن شهروندان و افکار عمومی ایجاد کرده که اعضای شورای شهر به عنوان نهاد ناظر در این حوزه آیا در تبریز زندگی می کنند یا نه
به گزارش تبریزگویا، ۱۳ نفر هستند، با عنوان اعضای شورای اسلامی شهر تبریز اما گویا در این شهر زندگی نمی کنند یا اگر هم زندگی می کنند، در دنیایی متفاوت با شهروندان تبریزی سیر می کنند چون ممکن نیست عنوان «عضو شورای اسلامی کلانشهر تبریز» را در پسوند نام خود داشته باشی و در آشفته بازار این روزهای مدیریت شهری شهر اولین ها هیچ صدایی از شما حداقل در حد انتقاد شنیده نشود.
برای اینکه از سوی مخاطبان عام و البته خاص متهم به سیاه نمایی نشویم، شما را به گشت و گزاری به سبک رسانه ای در فضای حاکم بر مدیریت شهری تبریز دعوت می کنیم که ترافیک کلافه کننده خیابان ها، اجرای پرتعداد و شتابزده پروژه های مهم شهری با پراکندگی بالا و عدم تمرکز بر روی اتمام آنها، اجرای طرح های غیرکارشناسی در نقاط کور ترافیکی، وضعیت نابسامان ناوگان اتوبوسرانی، فضای سبز رها شده، سیستم متروی ناکارآمد، وصله و پینه آسفالت سطح معابر و خیابان ها و وضعیت نگران کننده بافت فرسوده و حاشیه نشینی تبریز تنها بخش هایی از این گشت و گذار مختصر رسانه ای است.
شهردار تبریز ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ زمانی که حکم پنجاه و هشتمین کلیددار شهر اولینها را با نظر مساعد بسیاری از همین اعضای شورای شهر فعلی میگرفت، از تدوین و اجرای برنامهای با پنج راهبرد کلان و ۱۴ محور اصلی برای تحول در مدیریت شهری تبریز خبر و وعده داده بود که تبریزیها در آیندهای نزدیک نتیجه ملموس تغییر و تحولات در مدیریت این شهر را شاهد خواهند بود.
اما هوشیار حدود یک و نیم سال پس از این اظهارات در مراسم معارفه خود و در جلسه ای اخیر با مدیران شهرداری در حالی بر لزوم پایبندی شهرداران مدیران زیرمجموعه به وعدههای خود تاکید کرده که بخش قابل توجهی از وعدههای اعلام شده توسط خود وی در روز معارفه اش و البته پس از آن بر زمین مانده، وعدههایی چون توسعه زیرساختها که یکی از ضروریات و نیازهای اساسی تبریزی است که به قول شهردار با گذشته درخشان خود فاصله بسیار دارد اما واکنش اعضای شورای شهر در این خصوص چه بوده؟ تقریباً هیچ.
آنچه این روزها بیش از همه زیست شهری شهروندان تبریزی را مختل کرده، بن بست ترافیکی کلافه کننده در سطح این شهر است، برای نمونه کافی است چند ساعت از زمان خود و خانواده تان در بعد از ظهر بزنید و مسیر خود را از سمت اتوبان پاسداران در محدوده شهرک ارم تا ورودی تفرجگاه عینالی بیاندازید تا با سیل خودروهای گرفتار در ترافیک سنگین نه تنها در این قطعه از اتوبان پاسداران که در کل خیابان های منتهی به این محدوده روبرو شوید.
شاید ورود شما به این مسیرها دست خودتان باشد اما بدون تردید خروجتان از این بن بست ترافیکی به هیچ عنوان به اختیار خودتان اتفاق نخواهد افتاد، چرا که به گفته رئیس پلیس راهور تبریز اجرای عملیات عمرانی این پروژه علت اصلی ترافیک روزهای اخیر شهر است، پروژه ای که شاید در بدترین زمان به لحاظ شرایط آب و هوایی در حال اجراست و به دلیل عدم توجه به الزامات ترافیکی به ویژه در محدوده مذکور زمینه ساز قفل شدن بسیاری از محورهای پیرامونی اتوبان پاسداران و سرریز شدن آن به کل شهر تبریز شده است اما در این میان دریغ از یک اظهار نظر خشک و خالی از سوی اعضای شورای شهر.
حال تصور کنید به هر نحو ممکن از بن بست خودروهای گرفتار در چنین ترافیکی خلاص شده اید و شاد و خرسند از جانی که از ترافیک به در برده اید، اتوبان پاسداران را از سمت خروجی یوسف آباد به توانیر با عجله در حال رانندگی هستید که به ناگاه صدایی مهیب از جلوی خودرو، شما را از خیال باطل رسیدن به کار و زندگی می پراند و وقتی با هزار زحمت خود را به کنار اتوبان می رسانید و وضعیت خودرویتان را بررسی می کنید، متوجه یکی دو لاستیک رنده شده، چند رینگ کج و معوج و کمک فنرهای ترکیده و جلوبندی متلاشی شده خودرویتان می شوید.
بعد از کلی دست به گریبان گرفتن و دو دستی بر سر زدن تازه متوجه می شوید که شما تنها یکی از چندین و چند خودرویی هستید که به لطف چاله و گودال ها که نه، بلکه بخاطر سقوط در چاه های ایجاد شده در جای جای خیابان ها و معابر تبریز به این سرنوشت دچار شده اید و بعد از کلی خواهش و التماس از ۱۱۰ برای اعزام مامور راهنمایی به محل حادثه و ثبت گزارش های مربوطه و گرفتن مستندات برای ارائه به شهرداری برای دریافت خسارت، این جمله را خواهید شنید که «سقف بیمه شهرداری پرشده و امکان پرداخت خسارت نداریم، اگر می خواهید از طریق دفاتر قضایی شکایت کنید».
در چنین وضعیتی شما می مانید و ماشینی متلاشی شده که یا باید خودتان جور شهرداری و قصوراتش را کشیده و برای تعمیر خودرویتان هزینه کنید یا برای احقاق حقوق شهروندی تان خودروی خود را تا مشخص شدن تکلیف شکایت از شهرداری در پارکینگ بخوابانید و از سیستم های حمل و نقل عمومی برای تردد در سطح شهر و انجام امور کاری و زندگی تان استفاده کنید که پیشنهاد ما انتخاب گزینه دوم و پیگیری حقوق قانونی تان خواهد بود.
البته اگر آمادگی ذهنی و اعصاب پولادین برای تحمل صف های طولانی اتوبوس های شلوغ بی آر تی آن هم تنها در مسیر مرکزی شهر، یا استفاده از متروی نیمه فعال در خط یک، یا معدود اتوبوس های مستهلک و فرسوده در خطوط اتوبوسرانی تبریز و حومه و یا سرو کله زدن با تاکسی های همیشه دنبال مسافر دربستی را ندارید، پیشنهاد ما تقبل هزینه های سرسام آور تعمیر خودروی شخصی تان است چون با روال اداری مرسوم شهرداری به هیچ عنوان تضمین و امیدی به دریافت خسارت وارده به خودروهای معدوم شده در چاله چوله های تبریز نیست.
به نظر می رسد تا همین جای گشت و گزار در فضای مدیریت شهری تبریز برای درک آنچه که در زیست روزانه شهروندان این شهر می گذرد کافی باشد و بتوان این سئوال را از اعضای محترم شورای اسلامی شهر پرسید که «آیا در این شهر زندگی می کنید؟» و اگر پاسخ شان منفی است که باید از خدمت مردم تبریز در این منصب مرخص شوند و اگر جواب مثبت است که حداقل برای افکار عمومی توضیح دهند چگونه برای حل و فصل مشکلات مردم و رسیدگی به معضلات عدیده آنان در این شهر رفت و آمد می کنند و در مقابل دوربین ها و پرسش های اهالی رسانه از برنامه ریزی ها و پیگیری های چنین و چنان برای حل آنها دم می زنند اما از وضعیت حاکم بر شهر بی خبرند.
بی خبر از آن جهت که اگر از چنین شرایط بغرنجی که بواسطه ضعف های پر تعداد مدیریت شهری تبریز بر ابعاد مختلف زندگی مردم حاکم شده، مطلع بودند در جلسات هفتگی خود برای حل مشکلات که نه، حداقل برای تعدیل چنین شرایطی از مسئولان و مدیران مربوطه شهرداری بازخواست می کردند یا برای خالی نماندن عریضه هم که شده در میان جنگ و جدل هایشان برای تصاحب بهترین اتاق های ساختمان جدید شورای شهر در مجاورت فلان مجتمع لوکس و لاکچری از وضعیت نامطلوب آسفالت ریزی اتوبان پاسداران هم انتقادی می کردند که بر حسب قضا تنها مسیر دسترسی به ساختمان جدید شهرداری منطقه پنج است که قرار شده تقدیم شورا شود.
هر چند روزگاری نه چندان دور نگاهی بر مدیریت اجرایی کشور حاکم بود که می گفت از پشت شیشه ماشین و در مسیر تردد به سمت دفتر کار می توان از مردم نظرسنجی کرد و از رضایت آنها از عملکرد مسئولان مطمئن شد و بعدها مشخص شد طرح کننده این تئوری، نظرسنجی خود را از پشت شیشه های دودی ماشین شاسی بلند چند میلیاردی و در مسیری انجام می داده که راننده اختصاصی اش روزانه در خیابان پاستور تهران طی می کرد، اما بهتر است اعضای شورای شهر تبریز که خود را از مردم و برای مردم می دانند، هر از گاهی زحمت تردد با اتوبوس و مترو و تاکسی را در سطح شهر به خود بدهند.
در این صورت شاید متوجه شوند تنها در مسیر چای کنار و با اجرای یهویی پروژه مسدودسازی خروجی دوربرگردان پل سنگی به سمت خیابان رضانژاد و آن هم به بهانه حل مشکل ترافیک این نقطه، چه ترافیک سنگین تری به مردم تحمیل شده، بماند که اجرای دو دوربرگردان این مسیر در سال های قبل نیز خود جای بحث داشته است.
نوسازی ناوگان اتوبوسرانی، توسعه فضای سبز، گرهگشایی از پازل چندوجهی بافت فرسوده تبریز و تحول در ساختار اداری شهرداری با هدف ارتقای رضایت شهروندان بخشی از مطالبات تبریزیها و البته وعدههایی هستند که شهردار تبریز هنگام قبول این مسئولیت از تحقق آنها خبر داده بود اما تا کنون نه تنها حرکتی آن چنان که شایسته تبریز و البته مطابق با اظهارات هوشیار در بسیاری از این حوزه ها رخ نداده، بلکه اقدامات انجام شده نیز در موارد متعددی موجب پیچیده تر شدن کلاف سردرگم مدیریت شهری تبریز شده و شهروندان انتظار دارند اعضای شورای شهر تبریز به عنوان نهاد ناظر بر عملکرد شهرداری پیگیر مطالبات آنها باشند نه پیگیر استقرار در بهترین اتاق های ساختمان جدید شورا و تردد با راننده شخصی و ماشین های لوکس و راحت از خیابان های خلوت بالای شهر با آسفالت صاف و شیشه ای.
نظرات