رفتن به بالا

هر آنچه در تبریز و آذربایجان می‌گذرد…

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳
  • السبت ۹ شعبان ۱۴۴۶
  • 2025 Saturday 8 February

تیـــــــــتر روز

فرماندار تبریز دقیقا کجاست؟

به گزارش تبریزگویا، 100 روز از انتصاب «داوود گرشاسبی»، فرماندار جدید تبریز می‌گذرد؛ اما توگویی، تبریز، اصلاً فرماندار ندارد، خبری از او نیست، کسی او را در میدان اقدام و عمل نمی‌بیند، فرماندار تبریز انگار، پشت‌میزنشینی و کنترل از راه دور امورات حکمرانی را به حضور در میدان و میان مردم ترجیح می‌دهد! حضور داوود گرشاسبی در میدان و میان مردم آن قدر کم‌رنگ و ناملموس است که شهروندان تبریزی تصور می‌کنند، این شهر اصلاً فرماندار ندارد، غیبت سؤال برانگیز او باعث شده است که اساساً، جایگاه و شان حکمرانی نهادی به نام فرمانداری، در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، انتظامی، امنیتی و حکمرانی از ذهن‌ها پاک شود. بی‌خبری عمومی از حضور کارکردی و کنشگرانه فرماندار تبریز در 100 روز گذشته در حالی است که "بهرام سرمست"، استاندار آذربایجان شرقی، در اغلب سخنرانی‌های خود در آئین‌های معارفه ...

پیشخوان

همه عناوین خبرها

یادداشت ویژه

اختصاصی تبریزگویا؛

حُسنِ حَسَن

تبریزگویا- سعید رنجبر پرنیاء؛ آسمان ایثار و شهادت استان آذربایجان شرقی مملو از درخشش ستارگان نامداری است که هر کدام در دفاع مقدس نامی ماندگار از خود به یاد گذاشتند اما امروز کمتر از آنها یاد می‌شود. شهید حسن جنگجو یکی از شهدای ماندگاری است که خیلی‌ها فقط با عکسش می شناسند؛ عکسی که تا آن طرف مرزهای کشورمان هم رفته بود، تصویری ساده از جوانی اسلحه به دست که سینه خیز در گل و لای جلو می رفت؛ محل عکس مسجد سلیمان بود و زمانش اسفند ۱۳۵۹. این عکس در روزهای نخست جنگ ایران و عراق توسط آلفرد یعقوب‌ زاده گرفته شده و در خیلی جاها به عنوان نمادی از مقاومت جوانان ایران و شهیدان کم سن و سال به کار می‌ رود. شهید حسن جنگجو در سال ۱۳۳۹ در محله «باغمیشه» تبریز متولد شد. وی با آغاز جنگ تحمیلی به‌همراه چند تن از دوستانش عازم دزفول شد؛ اما بعد از طی دوره آموزشی، مسئولین مربوطه به علت کوچک بودن جثه و قد وی، به تصور اینکه سن پایینی دارد، از اعزام او به خط مقدم جبهه خودداری کردند؛ ولی او این آتش اشتیاق را تاب نیاورد و حضور در خط مقدم را بر اقامت در تبریز ترجیح داد . شهید جنگجو از اولین روز حضورش در جبهه با شهید «چمران» آشنا شده بود و با ضمانت چمران از آشپزخانه به خط مقدم راه پیدا کرده بود. بعد هم که در رکاب شهید چمران به گروه جنگ‌های نامنظم ملحق شد و در سایه ی فرماندهی ایشان در عملیات‌های فتح المبین، والفجر۴ و خیبر حضور داشت. جنگجو خیلی به شهید چمران علاقه داشت و همیشه گوش به فرمان این فرمانده جان بر کف بود و در زمان شهادت شهید چمران در مرخصی بود که به محض شنیدن این خبر دوباره به جبهه برگشت و تنها پیامش به خانواده اطاعت از امام امت و ولایت فقیه و حضور در تمام صحنه‌ ها بود.حسن در عملیات «مسلم بن عقیل» از ناحیه صورت و در عملیات «والفجر ۴ »از ناحیه پا و برخی قسمت‌های بدن زخمی شده بود و هنوز کاملا بهبود نیافته بود که باز عازم جبهه شد.در موقع اعزام از او خواستند تا خوب شدن پایش صبر کند اما او چنین فریاد برآورد:«پای برهنه با دشمن خواهم جنگید.»اما پیش از رفتن از خانواده خواست تا اگر شهید شد و پیکرش بازنگشت؛ سیاه نپوشند و ناله و زاری نکنند؛ بلکه هر وقت دلشان تنگ او شد؛ به مزار شهدا بروند و آنان را زیارت کنند.مدتی بعد بود که پدر و مادر حسن در یک شب، خوابی مشترک دیدند. آنان در خواب دیده بودند که حسن به درجه رفیع شهادت نائل شده است و چندی بعد خبر رسید که حسن جنگجو در عملیات خیبر و پس از یک مقاومت کم نظیر، مفقود الاثر شده است؛ سال ۱۳۶۲. پیکر این شهید جوان دفاع مقدس در سال ۱۳۹۶ و پس از ۳۴ سال، به میهن عزیز بازگشت تا در خاک وطن آرام گیرد و شاهد مراسم ...